تمامی فرزندان رضاخان بیماری روحی داشتند؛ محمدرضا نیز از این قاعده استثناء نبود؛ او و برادرش هر دو فوبیای میکروب و مریضی داشتند؛ آنها هرلحظه میترسیدند که نکند میکروبی به بدن آنها رفته باشد و آنها مریض شوند؛ به همین علت همیشه یک دکتر موظف بود که در کنار آنها باشد؛ وجود یک بیماری در روح و ذهن یک شخص اثرات فراوانی در شخصیت او میگذارد؛ وقتی شخصیت یک مسئول آنهم شخص اول مملکت بیمار باشد تصمیماتی میگیرد که ضربات سختی به اجتماع وارد میکند که جبران آن سالها زمان میبرد.
نظرات (0)