همانا فرزند را به پدر و پدر را به فرزند حقّى است؛ حق پدر بر فرزند اين است که فرزند در همهچیز جز نافرمانى خدا، از پدر اطاعت کند و حق فرزند بر پدر آنکه نام نيکو بر فرزند نهد، خوب تربيتش کند و او را قرآن بياموزد.
حق پدر بر فرزند:
ظاهر اين است که حقی را که امام علیهالسلام، به اين گستردگی دربارهی پدران فرموده اعم از واجب و مستحب است؛ و به تعبير ديگر در مواردی اطاعت واجب است که اگر ترک کند، سبب اذيت و آزار میشود و منجر به عقوق پدر میگردد؛ اما مواردی هست که اگر اطاعت نکند، پدر اذيت نمیشود؛ در اينجا مستحب است که فرزند به امر پدر احترام بگذارد و اطاعت کند.
البته گاهی مسائل سرنوشت سازی است که اگر پسر بخواهد از پدر اطاعت کند، گرفتار خسارت عظيمی میشود، هرچند داخل در معصيت نيست؛ مثلاً پدر از عروس خود ناراحت باشد و به فرزند خود دستور دهد که همسرت را طلاق بده؛ و يا اينکه پسر تجارت پرسودی با شريکی دارد و پدر از شريک ناراحت باشد و به پسر خود بگويد که به شراکت خود خاتمه بده.
در اینگونه موارد دليلی بر وجوب اطاعت پدر هرچند معصيت خدا نيست، نداريم.
حق فرزند بر پدر:
نام نيک بر فرزند بگذارد.
او را بهخوبی تربيت کند.
قرآن را به او تعليم دهد.
نام، چيزی است که هرروز بارها انسان با آن مخاطب میشود و طبعاً اثر تلقيني دارد؛ روح و ذهن انسان در کودکی بسيار تأثیرپذیر است و اگر پدر و مادر در تربيت فرزند کوتاهی کنند خسارت عظيمی، هم دامان پدر و مادر را میگیرد و هم فرزند را.
امام علی علیهالسلام از ميان تمام آداب و تعليمات به تعليم قرآن توجه کرده است و بر آن تأکید میکند؛ زيرا قرآن مجموعهی بینظیری است که تمام درسهای زندگی مادی و معنوی در آن جمع است. (1)
پینوشت:
1) حکمت 399 نهجالبلاغه، پيام امام امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، نوشته آیتالله مکارم شيرازی و جمعی از فضلا