درست است که در یکی از آیات قرآن کریم، پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله وسلم به «امی بودن» توصیفشده است؛ (1) اما در این زمینه باید به خاطر داشت:
اولاً: یکی از معانیامی بودن حضرتشان آن است که ایشان خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود، نه آنکه خواندن و نوشتن را نمیدانست؛ (2) چنانکه یکی از معانیاش آن است که حضرتشان ساکن امالقری (مکه) بودند؛ در همین راستا روایتی از امام جواد علیهالسلام نقلشده مبنی بر اینکه پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم خواندن و نوشتن را میدانست و با هفتاد دو و یا هفتاد سه زبان هم میتوانست بخواند و هم میتوانست بنویسد؛ اما چون حضرتشان منسوب به مکه بود و چون مکه، امالقری نامیده میشد، ازاینجهت پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم را امی خواندهاند. (3)
گویا جناب حافظ شیرازی از همین حدیث نورانی استفاده که گفته است:
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئلهآموز صد مدرس شد
ثانیاً: حتی با فرض آن که پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم نوشتن نمیدانست، ممکن است قلم و دوات خواسته باشد تا به کاتبی بگوید که برایش بنویسد؛ این نیز متداول است که رهبر و رئیس یک مجموعه، کاری که به دستور او انجام میشود را نیز به خودش نسبت میدهد؛ مثلاً میگوید من برای شما فلان توصیه یا حکم را نوشتم و مقصود این نیست که حتماً با دستان خود آن را نگاشته باشد؛ بلکه همینکه نگارش به دستور او صورت گرفته، میتواند توجیهی برای نسبت دادن آنچه نگاشته شده به خودش باشد.
پینوشت:
1) اعراف، آیه 157
2) عنکبوت، آیه 48
3) سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الرِّضَا ع وَ قُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَ النَّبِیُّ الْأُمِّیَّ قَالَ مَا یَقُولُ النَّاسُ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَزْعُمُونَ إِنَّمَا سُمِّیَ النَّبِیُّ الْأُمِّیَّ لِأَنَّهُ لَمْ یَکْتُبْ [لم یحسن ان یکتب، فَقَالَ کَذَبُوا عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ أَنَّى یَکُونُ ذَلِکَ وَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقُولُ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ [3] فَکَیْفَ کَانَ یُعَلِّمَهُمْ مَا لَا یُحْسِنُ وَ اللَّهِ لَقَدْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَقْرَأُ وَ یَکْتُبُ بِاثْنَیْنِ وَ سَبْعِینَ أَوْ بِثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِینَ لِسَاناً وَ إِنَّمَا سُمِّیَ الْأُمِّیَّ لِأَنَّهُ کَانَ مِنْ أَهْلِ مَکَّةَ وَ مَکَّةُ مِنْ أُمَّهَاتِ الْقُرَى وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى فِی کِتَابِهِ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم، جلد 1، صفحه 226، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404 ق.