بسم الله الرحمن الرحیم
(وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلين)؛ و (بخاطر بياوريد) هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان مىدهد (براى يافتن قاتل) ماده گاوى را ذبح كنيد، گفتند: آيا ما را به تمسخر مىگيرى؟ (موسى) گفت: به خدا پناه مىبرم از اينكه از جاهلان باشم .
نکته : اين سوره را به جهت اين داستان، سوره بقره ناميده اند، فرمان ذبح گاو، در تورات[1] به عنوان يك قانون قضايى مطرح شده است و خلاصه ى ماجرا از اين قرار بوده كه مقتولى در بين بنى اسرائيل پيدا شد كه قاتل آن معلوم نبود، در ميان قوم نزاع و درگيرى شروع شد و هر قبيله، قتل را به طايفه و قبيله اى ديگر نسبت مىداد و خود را تبرئه مىكرد، آنها براى داورى و حل مشكل، نزد حضرت موسى رفتند، موسى عليه السلام به آنها فرمود: خداوند دستور داده گاوى را ذبح كنيد و قطعه اى از بدن آنرا به مقتول بزنيد تا زنده شود و قاتل خود را معرّفى كند. آنها با شنيدن اين جواب به موسى عليه السلام گفتند: آيا ما را مسخره مىكنى؟ موسى گفت: مسخره كردن كار جاهلان است و من به خدا پناه مىبرم كه از جاهلان باشم، در فرهنگ قرآن و روايات، جهل به معناى بىخردى است، نه نادانى، لذا كلمه ى «جهل» در برابر «عقل» بكار مىرود، نه در برابر علم و چون مسخره كردن ديگران، نشانه ى بىخردى است، حضرت موسى از آن به خدا پناه مىبرد.
کلام آخر : این آیه شریفه را می توان یکی از علل نام گذاری این سوره به نام سوره بقره بیان نمود ؛ اما در این آیه باید بیان داریم که اگر فرمان الهی با سلیقه و افکار مامطابق نبود علتی برای انکار آن نیست و ما بندگان چنین حقی نداریم ، باز حضرت موسی در اینجا دلیلی بر نبوت خویش و مبارزه با کفر و خرافه پرستی قوم خویش با ذبح گوساله ای اقدام می فرماید اما آنها باز بهانه گیری می کنند ، حضرت با کشتن گاو تقدس آن را از بین می برد همانند بت شکنی حضرت ابراهیم و آتش زدن گوساله طلایی سامری، در اینجا می توان درجه ایمان مردم به پیامبرشان را از مواجه آنها در مقابل دستوراتش دانست، در اینجا حضرت با پناه بردن به خدا از دست افراد جاهل و بی خرد خطری را برای ما گوشزد می فرماید و اینکه مسخره کردن کار افراد جاهل و بی خرد است . [1]
( 1). تورات، سِفر تثنيه، فصل 21.