قال علی عليه السلام: كُنْ فِي الْفِتْنَهِ كَابْنِ اللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لاَ ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ؛ هنگام فتنه چون شتر دو ساله باش نه پشتي تا سوارش شوند و نه پستاني تا شيرش دوشند(1) چنان زندگی کن که دیگران در تو و زندگیت طمع نکنند، سوء استفاده از جایگاه یک فرد یا به بازی گرفتن فرد برای رسیدن به اغراض شخصی، یکی از مشکلاتی است که گریبان گیر جامعه ما شده است، انسان در درگیری های روزمره دیگران را دخالت دهد و از قدرت آنها استفاده کند تا به اهداف خود نائل شود، یکی از بزرگترین وسواس شیطانی همین است. اما تفاوت وجود دارد بین جنگ و فتنه در جنگ راحتتر می توان حق را یافت به بیانی دیگر دشمن و خودی قابل شناخت است؛ اما دعوا و ایجاد فتنه و شناخت اینکه حق با کیست کاری مشکل می باشد، تعبیر قرآن کریم اینگونه است: الْفِتْنَهُ اَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ؛ فتنه از کشتار هم بدتر است(2) اینکه امیرالمومنین از تعبیر بچه شتر استفاده کرده است توضیحی دارد که خود حضرت به تشریح آن پرداخته است. نه قابل دوشیدن است و نه قابلیت سواری دادن دارد. انواع دوشیدن 1- دارایی: استفاده از اموال دیگران برای رسیدن به مقاصد شخصی خود که می تواند شامل اموال، جان، قدرت و... شود. 2-جایگاه: شخصیت یک فرد گاه مورد تهاجم قرار می گیرد و در دعوا یا فتنه با پنهان شدن در پشت شخصیت اجتماعی یک فرد، بطور مثال فلان فرد با من نسبت فامیلی دارد به تخریب او انجامیده می شود. کوبیدن شخصیت یک فرد به مراتب بیشتر از صدمه جسمی زدن به او مخرب خواهد بود، اصولا در دعوا یا فتنه از کسی که هیچ جایگاه قدرت یا مال و ثروتی ندارد برای دوشیدن استفاده نمی شود؛ بلکه از این افراد برای سواری دادن استفاده می شود. سواری دادن تعبیر سواری دادن برای انسان های ساده استفاده می شود، که از سادگی آن ها برای پیشبرد اهداف استفاده می گردد، در یک دعوا باید تمام جوانب کار را در نظر گرفت اولین مورد حق است، ملاک و معیار شناخت حق افراد نیستند، بطور مثال چون فلان فرد نماز می خواند حق با اوست بلکه حق، معیارِخود را همراه دارد، ملاک حق، حق است، در متون دینی ما اگر کسی مطابق قرآن و سنت پیامبر اکرم عمل کند(نماز، روزه، حج، امربه معروف، سخن بر اساس قرآن و حدیث و...) حق با اوست، یعنی رفتار، کردار، اندیشه، احساس همه تابع قرآن و حدیث باشد، مقام معظم رهبری از تعابیر زیبایی استفاده می کنند:گاهی افراد از این ملاک دور می شوند «ریزش» و گاهی جوانه های جدیدی بوجود می آید که «رویش» می گویند، گاه نسبت های فامیلی موجب می گردد انسان حق را فراموش کند و به ناحق در دعوا شرکت کند، ایشان در متن سخنرانی خود می فرمایند:« همهی انقلاب ها، افکار و جریانهای گوناگون اجتماعی، هم ریزش دارند، هم رویش دارند؛ ریزش و رویش در کنار هم هستند. »(3)
سید علی اکبر موسوی آبملخی منابع: 1-نهج البلاغه، حکمت اول 2- آیه 191/بقره 3- سخنرانی در تاریخ ۱۳۷۸/۰۹/۲۶