مقدمه : قبل از ورود به بحث تعریف عدل ، لازم است دانسته شود که میان علمای دینی اختلاف نظر است که آیا عدل الهی از ارکان اصول دین به شمار می رود یا اصول مذهب ، عده ای آن را از اصول دین و عده ای هم آن را جزء اصول مذهب شمرده اند.
تعریف عدل عدل در لغت معنای لغوی عدل برابری و برابر کردن است(1) البته برای عدل در لغت معانی متعددی ذکر شده ، مانند قصد در امور،تعادل تساوی و وسط قرار گرفتن بین دو طرف افراط و تفریط ، و اگر بخواهیم یک معنای جامع برای آن ذکر کنیم میتوان گفت عدل یعنی قرار دادن هرچیزی در جای خودش و به همین مطلب اشاره دارد روایت امام علی (ع) که میفرماید ( العدل یضع الامور موضعها ; عدل قرار دادن امور است در محل خودش ) توضیح این مطلب : برای هر شیئی وضع خاصی است که آن را اقتضا میکند یا به حکم عقل ، یا به حکم شرع ، و مصلحت کلی و شخصی در نظام هستی است عدل رعایت این وضع است و عدم انحراف به جانب افراط و تفریط میباشد ، بلی محل هر شیء به حسب خودش در تکوین به یک وجه است و در اجتماع بشری به وجه دیگر(2)
عدل در اصطلاح و در عرف عام : به معنای رعایت حقوق دیگران ، در برابر ظلم(تجاوز به حقوق دیگران) به کار می رود(3)
موارد عدل نسبت به خداوند متعال:
1 عدل تکوینی : به این معنا که خداوند متعال به هر موجودی هرآنچه را که در مرتبه وجودش مستحق و سزاوار آن می باشد اعطا میکند ، در قابلیت آن اهمال نمی شود و از نظر استعداد در مجال افاضه و ایجاد تعطیل بردار نیست.
2 عدل تشریعی : عدل تشریعی به این معناست که خداوند متعال از نظر تکلیف در آن ، به خاطر کمال و سعادت انسان سستی نمیکند . و به وسیله آن حیات مادی و معنوی و دنیوی و اخروی انسان را قوام می دهد همانطوری که نفسی را بیشتر از طاقتش تکلیف نمیکند.
3 عدل جزائی : آن است که خداوند تعالی بین مصلح و مفسد و مومن و مشرک در مقام جزا و عقوبت برابری نمی کند بلکه هر انسان را به سبب آنچه که کسب کرده است جزا می دهد محسن را با احسان و ثواب جزا می دهد و گنهکار را با اسائت و عقاب همانطوری که خداوند تعالی عبدی را به خاطر مخالفت تکلیف عقاب نمی کند مگر بعد از بیان و ابلاغ کردن.(4)
------------------------------------------------------------------------------------ (1)آموزش عقائد/آیت الله مصباح یزدی/ص162 (2)محاضرات فی الهیات/ص159 (3)آموزش عقائد/آیت الله مصباح یزدی/ص162 (4)محاضرات فی الهیات/ص160