تحفه هند
(گزیده خاطرات سفر به هندوستان - شهریور 97)
مترو سواری
دروازه هند، بنایی بلند است که به یاد ۹۰ هزار سرباز هندی ارتش بریتانیا (در دوران استعمارگری انگلستان) بنا شده است. بنایی زیبا با جمعیت بسیار فراوان بازدید کننده. از جمله اماکنی بود که توریست هم زیاد میآمد و اتفاقا با چند تن از آنها توانستیم صحبت کنیم؛ معمولا نظر منفی نسبت به ایران نداشتند که خوشحالکننده بود. فارغ از این که تعارف میکردند یا خیر!
روبروی دروازه هند هم ساختمان پارلمان هندوستان بود که البته با توجه به طولانی بودن مسافت، تاریک شدن هوا، خستگی همه اعضاء و عرقسوز شدن برخی از آنها، بازگشت را به ادامه بازدید ترجیح دادیم و به مدرسه برگشتیم.
بعد از گشت و گذار روز قبل و کلاسهای سنگین روز جاری، بنا شد امروز را به دیدن بیشتر دهلی و نیز بازدید از سیستم مترو بگذارنیم. تصمیم داشتیم با اتوبوس به ایستگاه مترو برویم. کرایه اتوبوس در دهلی ۱۰ روپیه بود. منتهی ویژگی جالبشان این است که نمیایستند و فقط سرعت را کم میکنند!! بنابراین اگر فرز نباشید، اتوبوس را از دست دادهاید!
به هر بدبختی و آبروریزیای بود سوار اتوبوس شدیم. البته آبروریزی که میگویم بر اساس فرهنگ خودمان است و گرنه در فرهنگ هندیها ما کاری جز یک رفتار معمولی روزانه انجام ندادیم.
بلیت مترو شبیه سکهای فلزی بود که باید داخل دستگاه میانداختیم تا گیت را باز کند و عبور کنیم. هزینه بلیت را دقیقا یادم نیست ولی هر چه بود، ارزان بود! مترو هم آن میزان که انتظار داشتیم شلوغ نبود. کاملا معمولی و بلکه بسیار خلوتتر از متروی تهران. از داخل ایستگاه مترو، میشد به آسانی ساختمان معبد نیلوفر آبی را رویت کرد. جزء معدود جاهایی بود که از قبل سفر، پیرامونش تحقیق کرده بودم و دوست داشتم حتما از آن جا بازدید کنم. به بچه ها ساختمان را نشان دادم. البته هندیها آن را به این نام نمیشناسند و به «Lotus temple » معروفتر است.