استدراج ؛ سنّت لايتغيّر الهي در آيه 44 سوره «انعام» مى خوانيم: «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَىْء حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُّبْلِسُونَ : هنگامى كه آنچه را به آن ها تذكر داده شده فراموش كردند ما درهاى همه گونه نعمت را بر آنها گشوديم تا زمانى كه (كاملاً) به آنچه به آنها داده شده بود خوشحال شدند. ناگهان آنها را به عذاب گرفتار ساختيم و يكباره نوميد شدند. حکمت ۱۱۶ قال علی علیه السلام... کم من مستدرج بالاحسان إلیه و مغرور بالسترعلیه و مفتون بحسن القول فیه و ما ابتلی الله أحدا بمثل الإملاء له. واژه مستدرج «مستدرج» از ريشه «استدراج» به معناى چيزى را تدريجاً به سمت و سويى بردن آمده است، در قرآن مجيد اين تعبير در دو آيه (182 سوره «اعراف»، و 44 سوره «قلم») ذكر شده و مفهوم آن در هر دو مورد يكى است و آن اين كه كسى را مرحله به مرحله بدون اين كه خود او متوجه شود در دام مجازات گرفتار كنند درست مثل اين كه كسى از بيراهه به سوى پرتگاه مى رود اما نه تنها او را از اين كار نهى نكنيم بلكه به دليل آنكه مستحق مجازات و كيفر است او را نيز تشويق كنيم ناگهان به لب پرتگاه مى رسد و خود را در دام مجازات مى بيند، وحشت مى كند و راه بازگشت در برابر خود نمى بيند و از همان جا مى لغزد و در پرتگاه سقوط مى كند خدا به افرادى كه طغيان را به اوج خود مى رسانند نيكى مى كند، نعمت مى بخشد، مقام مى دهد و ناگهان در ميان ناز و نعمت گرفتار مجازاتشان مى سازد، مجازاتى كه در آن حالت بسيار دردناك است ؛ خداوند بنده ای را که دوست داشته باشد در بلاها و مصائب گرفتار میکند و باعث پیشرفت او میشود و دست نیاز بسوی حق تعالی دراز میکند و از خودش میخواهد ، خداوند چنین بنده ای را بیشتر دوست میدارد به عکس کسانی که نه به یاد خداوند هستند و نه شکرش را بجا می آورند ، به آنها همه نوع نعماتی میدهند تا سرگرم آنها شود و روز به روز از خالقش دور میشود بدین معنا که خالق نمیخواهد دست نیاز بسویش دراز کند. در نتیجه مصائب زیاد لطف خداوند است نه خشم الهی..