در شناخت معنای نعمت به آیه اول سوره حمد اشاره شد که فرمود « الحمدلله رب العالمین » یعنی ستایش مختص خدایی است که پروردگار جهانیان است و مختص بودن ستایش به الله تبارک و تعالی مختصرا بیان شد , و روشن شد كه هيچ حمدى از هيچ حامدى در برابر هيچ امرقابل ستایشی سر نمىزند مگر آنكه در حقيقت حمد خدا است، براى آنكه آن جميلى كه حمد و ستايش حامد متوجه آنست فعل خدا است، و او ايجادش كرده، پس جنس حمد و همه آن از آن خدا است، اما اینکه چرا ستایش خداوند , به صفت ربوبیت اش نسبت داده شده در حالی که خداوند دارای اسماء و صفات بی شماری است باید گفت : «رَبِّ» به كسى گفته مىشود كه هم مالك و صاحب چيزى است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد، خداوند هم صاحب حقيقى عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستى حركت تكاملى دارد و در مسيرى كه خداوند معيّن كرده، هدايت مىشود، با دقت در فرق یین کلمه معلم و مربی مشخص می شود که معلم کسی است که فقط به امر تعلیم شاگرد می پردازد و بس و خود شاگرد است که با همت خویش آنچه از معلم آموخته است را به کار بندد , بخلاف مربی , مربی وظیفه اش تعلیم صرف نیست , بلکه علاوه بر تعلیم آموزش نیز می دهد، توضیح بیشتر : یک مربی اسب , برای اینکه اسب سرکش را رام کند , به دهانش افسار می زند و مدتی به او افسار زده و بدون اینکه سوارش شود , مدتی او را با افسار می گرداند تا کم کم به دستور پذیری عادت کند و ... تا اینکه سوارش شده و رامش می کند، در واقع خداوند متعال نقش معلم برای انسان را ندارد، بلکه نقش خداوند تبارک و تعالی در رشد و پرورش انسان نقش مربی است , تا انسان در سایه حوداث و دست انداز هایی که خداوند متعال در زندگی برایش ایجاد می کند پخته و رام حق شود , لذا از بعضی از حکما نقل شده : من لم يؤدّبه و الداه أدّبه الليل و النهار یعنی : کسی را که والدینش تربیت اش نکرده باشند روزگار تربیت اش می کند . با توجه به مطالب مذکور مشخص می شود که گرفتاریهای و مصائبی که انسان در دنیا به ان مبتلا می شود , همه الطاف الهی هستند که در جهت رشد و تکامل انسان می باشند , که با دارا بودن این دیدگاه یک انسان موحد در هنگام نعمت دچار غفلت و گناه می شود و نه در ابتلای به مصائب خود را می بازد , بلکه زینب گونه سنگین ترین مصائب را به زیباترین صورت می نگرد که درباره حادثه هولناک کربلا فرمود : ما رأیت الا جمیلا .