سؤال
معنای «ضالّين» و مصادیق آن در قرآن چیست؟
پاسخ
واژه ي «ضَلال»- ضدِ «هدايت»[1] و «رشد»[2]- به معناي عدول از راه مستقيم،[3] و انحراف از حق[4] و انحراف از راه مستقيم[5] است، چنانكه فرمود: «ؤ»«انعام/56». و فرمود: «مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا»«اسراء/15». مصادیقِ «ضلالت» در قرآن كريم مسئله ي ضلالت در قرآن كريم به بخشهاي متعددي تقسيم و در مصاديق گوناگوني به كار رفته است،[6] از جمله: 1. «ضلالت اعتقادی»: و آن هنگامي است كه ايمان را در وجود انسان به كفر تبديل ميشود؛ چنانكه فرمود: «مَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ»«بقره/108». 2. «صفات درونی»: و آن هنگامي است كه دل انسان بر اثر كثرت گناه، سخت و خشن ميشود؛ چنانكه فرمود: «فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ اُوْلَئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ»«زمر/22». 3. «ضلالت در عمل»: و آن هنگامي است كه از نظر عمل و رفتار، حركتي از او سر بزند كه با اعتقادات اون سنخيت ندارد؛ چنانكه خداي تعالي در اولين آيه از سوره ي ممتحنه به عنوان يك هشدار، مؤمنين را اينگونه خطاب نمود: «... وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَآء السَّبِيلِ»«ممتحنه/1». 4. «خطای در راه»: و آن هنگامي است كه در انتخاب طريق، دچار اشتباه مي شود؛ چنانكه فرمود: «إِنْ هُمْ إلا كألْأنْعَامِ بَلْ هُمْ أضَلُّ سَبِيلاً»«فرقان/44». 5. «ضلالت مطلق»: و اين موردي است كه شامل هر چهار مورد سابق شده و همه ي آنها را در بر ميگيرد؛ چنانكه فرمود: «إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ»«نوح/27». و فرمود: «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِ)
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد(1412هـ ق)ص509؛ همچنين، ر.ك: ابن سيده، على بن اسماعيل(1421هـ ق)ج8، ص153؛ و نيز، ر.ك: ابن دريد، محمد بن حسن(1988م)ج1، ص147. [2]. ابن منظور، محمد بن مکرم(1414هـ ق)ج11، ص390؛ مهنا، عبدالله علی(1413هـ ق)ج2، ص69؛ مرتضى زبيدى، محمد بن محمد(1414هـ ق)ج15، ص420. [3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد(1412هـ ق)ص509؛ همچنين، ر.ك: موسى، حسين يوسف(1410هـ ق)ج2، ص1288؛ و نيز، ر.ك: صالحى انديمشكى، محمد(1383هـ ش)المتن، ص100 و 121. [4]. قرشى، سيد على اكبر(1371هـ ش)ج4، ص192؛ مغنيه، محمد جواد(1425هـ ق)ص2؛ بستانی، فؤاد افرام(1370هـ ش)المتن، ص570. [5]. موسوى سبزوارى، سيد عبدالأعلى(1409هـ ق)ج1، ص40؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد(1374هـ ش)ج2، ص460. [6]. ر.ك: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج1، ص518؛ همچنين؛ ر.ك: احدی، مهدی(1387هـ ش)ج2 ص580 و 581.