مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب آثار عميق رنج‏ها
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن

محمدمهدی چگینی هستم. از تاریخ 23 مرداد 1395 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 8 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
آثار عميق رنج‏ها

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ چهارشنبه, 10 آبان 02



اساسا آفرينش انسان طورى است كه براى تأمين نيازمنديهاى زندگى خود، ناچار بايد بسيارى از مشكلات و ناراحتى‏هاى جسمى و روحى را تحمل كند؛ زيرا در طى همين تلاش و تكاپو، كه به خاطر فراهم ساختن وسايل رفاه مادى خويش به كار مى‏برد، نيروى عقلى و روحى ‏اش قدرت و اوج مى‏گيرد و رو به تعالى و كمال مى‏رود، سختى‏ها و رنج‏ها در زندگى بشر داراى آثار عميق و گسترده است؛ قواى روحى مردان بزرگ در زير فشار مصيبت، صيقلى مى‏شود و در تاريكى‏ هاى‏ فلاكت، بهتر تجلى مى‏كند، اگر آدمى از روزهاى نخستين حيات خود، از جهل و نادانى احساس ناراحتى نمى‏كرد، هيچ‏گاه در مقام درمان اين بيمارى برنمى‏آمد و همچنان در تاريكى وحشيگرى و جهالت باقى مى‏ماند و امروز اثرى از مظاهر عقل و ذوق و اخلاق به چشم نمى‏خورد، همين احساس رنج از نادانى بوده كه او را به مبارزه پى‏گير با جهل واداشته است. تكامل همه‏ جانبه انسان و پايه تمام ترقيات و پيشرفت‏هاى مدنى و اجتماعى، از همين رهگذر پى‏ريزى شده است؛ بيش‏تر نهضت‏ هاى بزرگ اجتماعى كه طليعه ترقى و آغاز جهش به ‏سوى پيشرفت و تعالى بوده، در نتيجه مشكلات و سختى‏هاى طاقت‏ فرسا، رخ داده است، گرچه در ظاهر، سختى‏ها و تندباد حوادث، تلخ و ناگوارند و لذات و خوشى‏ها، گوارا و پسنديده ‏اند، ولى در واقع، قضيه كاملا برعكس مى‏باشد؛ زيرا پيروى از لذات و هوس‏ها، انحطاط و بدبختى به دنبال دارد، در حالى كه درون مصايب و گرفتارى‏ها سعادت‏ها و نيكبختى‏ ها نهفته است؛ بين تحمل رنج و نيل به سعادت تلازم قطعى وجود دارد؛ رابطه بين سختى‏ها و مصيبت‏ها و كمالات و سعادت‏ها، رابطه على و معلولى است، براى آنكه فلزات را از مواد زايد پاك و خالص گردانند، آن‏ها را در كانون آتش جاى مى‏دهند؛ براى آدمى نيز مصايب زندگى همين خاصيت را دارد و او را از آلايش‏ها منزه و پاك مى‏سازد و براى ايفاى وظايف انسانى‏اش آماده مى‏كند و بالاخره جز در سايه رنج‏ها، بقا و سعادت هيچ فردى تأمين‏شدنى نيست. قرآن مى‏فرمايد: «لقد خلقنا الإنسان في كبد»[1]؛ ما بشر را در آغوش رنج‏ها و سختى‏ها آفريده ‏ايم.» امام صادق- عليه السلام- فرمود: «ان اشد الناس بلاء الانبياء ثم الذين يلونهم الامثل فالامثل‏[2]؛ از لحاظ ابتلا به رنج و گرفتارى شديد، انبياى الهى، در رأس همه مردم قرار دارند؛ در مرتبه بعد افرادى كه از جهت فضيلت در سطح پايين‏ترى هستند. سپس هركس كه با فضيلت‏تر است، به ترتيب از بالا به پايين»، «مولوى» براى تفهيم اين حقيقت چنين مى‏گويد: گندمى را زير خاك انداختند پس ز خاكش خوشه‏ها بر ساختند بار ديگر كوفتندش ز آسيا قيمتش افزون و نان شد جان‏فزا باز نان را زير دندان كوفتند گشت عقل و جان و فهم سودمند يكى از دانشمندان اروپايى مى‏گويد: «مشقات و مشكلات، بيش از آسايش و راحتى، انسان را مورد آزمايش‏ قرار مى‏دهد و مزايا و محسناتى را كه در نهاد او متمكن است، آشكار مى‏سازد. مشكلات و سختى به منزله سنگ محك اخلاق است؛ همچنان كه بعضى از نباتات را بايد ساييد، تا بوى خوش و مطبوع آن‏ها استشمام شود، همان‏طور برخى از طبايع بايد گرفتار دشوارى‏ها گردند تا ملكات و فضايل ذاتى آن‏ها تجلى كنند. هيچ آسايش و راحتى در اين جهان نيست كه به رنج و مصيبتى مبدل نگردد، همان‏طور نيز هيچ دشوارى نيست كه سرانجام به سعادت و خوش‏بختى منجر نشود؛ در مورد هريك از اين حالات نتيجه‏اى كه عايد ما مى‏شود، منوط به استفاده يا سوءاستفاده‏ اى است كه ما از آن مى‏نماييم، سعادت و آسايش كامل در اين جهان يافت نمى‏شود و اگر فرضا يافت شود، ثمربخش نيست و هيچ‏گونه خير و فايده‏اى براى انسان نمى‏تواند در برداشته باشد. در ميان تعاليمى كه تا امروز به بشر داده شده، از همه سبك‏تر و بى‏مايه‏تر، تعليمى است كه آدمى را به آسايش و راحتى دعوت مى‏كند؛ زيرا در تمام حالات، شكست و مشكلات، استادى داناتر از خوشى و راحتى است و شكست، طبيعت شخص را اصلاح و تقويت مى‏كند، رنج و سختى طبيعت را رام و آگاه مى‏سازد؛ رسم شكيبايى و بردبارى را به شخص مى‏آموزد و عالى‏ترين افكار و تخيلات را در مغز آدمى مى‏پروراند. «هپر» مى‏گويد: چيست كه باعث رشد و توسعه عميق‏ترين افكار نوع بشر مى‏گردد؟ علم و دانش نيست؛ لياقت و كاردانى نيست؛ هيجان عواطف و احساسات هم نيست؛ فقط رنج و محنت است كه مى‏تواند اعماق فكر انسان را بشكافد و شايد به همين جهت هم هست كه اين همه رنج در دنيا فراوان است؛ فرشته ‏اى كه مأمور ابتلاى مردم به رنج و مصيبت مى‏باشد، بيش از ملكى كه بهبودى و درمان را در دنيا آورده، به مردم اين عالم خدمت كرده است»


[3].[4] [1] ( 2). بلد( 90) آيه 4. [2] ( 3). بحار الانوار، ج 15، ص 53. [3] ( 1). ساموئيل اسمايلز، اخلاق، ج 2، ص 204 و 205. [4] موسوى لارى، مجتبى، رسالت اخلاق در تكامل انسان، 1جلد

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما