اثبات توحید خداوند در مطلب قبلی سایت تعریف توحید و مراتب آن را توضیح دادیم اکنون نوبت به بحث اثبات آن می رسد ، دلائل متعددی جهت اثبات وحدانیت خداوند وجود دارد ، ما اول چند دلیل عقلی را ذکر می کنیم و انشالله در مطلب بعدی دلائل نقلی آن(قرآن و روایات) را هم ذکر خواهیم کرد، اکنون به بعضی از ادلّه آن اشاره میشود: دلائل توحید عقلی :
1 تعدّدِ إله اشتراک در خداوندی را میطلبد، چون هر دو اله هستند و همچنین تعدّد امتیاز را میطلبد تا دو گانگی محقّق شود و وجود مرکّب، از آنچه به او اشتراک و از آنچه به او امتیاز است، ممکن و محتاج است.
2 تعدّد اله بدون امتیاز محال است و امتیاز موجب فقدان کمال و فاقدِ کمال، محتاج است و باید سلسله احتیاج، به غنی بالذّات از جمیع جهات ختم شود و گرنه محال است نیازمند به وجود، بخشنده وجود باشد.
3 خداوند متعال موجودیست که برای او حدّی نیست، زیرا که هر محدودی مرکّب از وجود و حد آن وجود است و حد وجود، فقدان و نبودِ کمالِ زاید بر آن وجود است و چنین ترکیبی بدترین اقسام ترکیب است زیرا در سایر اقسام ترکیب: یا ترکیب از دو «بود» و یا ترکیب از «بود» و «نمود» است و در این قسم، ترکیب از بود و نبود است و هر گونه ترکیبی بر خداوند محال است و چنین موجودی، واحدیست که ثانی برای او متصوّر نیست؛ زیرا تصوّرِ ثانی، حکم به محدودیّت و تناهی اوست؛ پس او یکتاییست که ثانی برای او نه قابل تحقّق و نه قابل تصوّر است.
4 از وحدت نظم در جزء و کلِّ جهان، وحدت ناظم ثابت میشود، زیرا نظر تفصیلی در نظم و ترکیب هر جزیی از اجزای هر یک از جزئیاتِ انواع کائنات و ارتباط کل کائنات به یکدیگر، روشن میکند که جزء و کل، مخلوق یک خالق علیم و قدیر و حکیم است، آن چنان که ترکیب اجزای یک درخت و اعضا و قوای یک حیوان و ارتباط آنها به یکدیگر و زمین و آفتاب و ارتباط منظومه شمسی به سایر منظومهها و کهکشانها حکایت از وحدت خالق آنها میکند و ترکیب اتم از هسته مرکزی و آنچه بر آن مدار میگردد، تا خورشید و سیارات منظومه شمسی، تا کهکشانها نشان میدهد که خالق ذرّه و آفتاب و کهکشانها یکی است (1)
5 تعدّد بردار نبودن هستى مطلق و نامحدود خـداوند وجودى است از هر نظر بى نهايت كه هيچ گونه قيد و شرط و محدوديتى در او راه ندارد و چـنـيـن وجـودى به طور مسلّم ، تعدّد بردار نيست (2) وبه دیگر بیان صرف الوجود لایتثنی و لا یتکرر صرف الوجود دو تایی و تکرار نمی شود : برای واجب الوجود بالذات هیچ ماهیتی نیست ، او صرف الوجود است و وجودش با نقص و فقدان آمیخته نمی شود و واضح است هر حقیقتی از حقائق زمانی که ، که از هر شریکی مجرد باشد و صرف شی گردد ممکن نیست دوگانه و متعدد باشد، وبنابراین ، وقتی که خداوند سبحان - به حکم اینکه برای او هیچ ماهیتی نیست - وجود صرف باشد تعدد بر او عارض نمی شود ، پس نتیجه گرفته می شود که خداوند متعال یکی است و دومی و نظیر و مثل برای او نیست و این سخن همان مطلوب می باشد (3) 6 گواهى فطرت بر يكتايى ذات حق يكى از ابعاد فطرت انسان (فطرت توحيدى ) است ، انـسـان مـطـابـق فـطـرتـش عـلاوه بـر اصل معرفت نسبت به ذات خداوند، آن حقيقت مطلق را يگانه دانسته و در اعماق دل خود، تنها به سوى او توجه دارد(4)
منابع 1 : آشنایی با اصول دین / [اصول دین] / توحید 2: توحيد از ديدگاه آيات و روايات/توحید ذاتی 3 : محاضرات فی الاهیات/ص :47 4 :گواهى فطرت بر يكتايى ذات حق
===============================================
برای مشاهده ی مطلب مرتبط
معنای توحید و مراتب آن